خدایا ،پریشانم
خدایا ،پریشانم
چه می خواهی تو از جانم؟
مرا بی آنکه خود خواهم،اسیر زندگی کردی
خداوندا! اگر روزی بشر گردی ،به حال من خبر گردی،
پشیمان می شوی از قصه خلقت،از این بودن،از این بدعت
می فهمی که انسان بودن وماندن در این دنیا چه دشوار است،
چه زجری می کشد آن کس که انسان است واز احساس سرشار
خداوندا!تو تنهایی من تنها،تو یکتایی بی همتاولیکن من
نه یکتایم نه بی همتا،فقط تنهای تنهایم...
نظرات شما عزیزان: